روزنگار تقویم زندگی ما

لحظه های ثبت شدنی.....

روزنگار تقویم زندگی ما

لحظه های ثبت شدنی.....

332

یه اخلاقی دارم که شاید خیلی از آدما داشته باشن، اونم اینه که وقتی از یه چیزی دلگیرم یا ناراحتم یا خاطره خوبی ندارم ، وقتی از کنارشم رد میشم چه از لحاظ فیزیکی ،چه معنوی خیلی خیلی عذاب میکشم. بطور مثال بعد از حدود 5سال که از جشن عقدمون میگذره به خاطر یه مسائل خیلی کوچیک دلم نمیخواد فیلمشو ببینم و خیلی از این موضوع رنج میبرم و وقتی یه تیکشو میبینم حس میکنم همه اون مهمونا تو فیلم زنده هستن و بازم دارن به این مسائل فکر میکنن. نمیدونم تونستنم خوب منظورمو بیان کنم یا نه؟ گاهی با خودم میگم اونا دیگه حتی به روز عقد ما فکر هم نمیکنن.............

یا مثلا تو این فصل که کار ما رونق نداره وقتی میرم خونه اصلا و ابدا دلم نمیخواد به کار و دفتر و ..و..فکر کنم جمعه که که از کنار دفتر رد میشیم حالم برا چند ثانیه گرفته میشه


برای یه همچین چیزایی همسری میگه باید بری پیش روانپزشک ولی فعلا نه وقتشو دارم و نه پولشو ....




331 روزمره

عید قربان هم اومد رفت و جشن عقد دخترعموی همسری بود که متاسفانه سالنی که گرفته بودن به لت نم نم بارون و رعد و برق ، برقش قطع شده بود و تو طول مراسم نیم ساعت برق اومد

فردا هم هم به علت بی ناهار بودن خودمون رو تپ کردیم خونه مامان اینا و یه عدس پلوی تپل زدیم!

نمیدونم چرا غذاهامون یه دور تسلسل پیدا کردن که هی تکرار و تکرار میشن.مدتیه واقعا نمیدونم چی بپزم. دیشب به همسری میگم میگه خودم میپزم یه تاس  کباب خوشمزه پزید که ناهار امروزمون بود.

دارم با مانیتور عزیزم که اوردیمش دفتر این پست رو میزارم

خدا چقدر همه چی گرون شده...........

دیدین؟

330 اولین پست آبانی

امروز روز 3آبان تولد خواهری بود ، دیشب یه مشت سعی کردم که سورپرایزش کنم ولی دمه قنادی کگه برا کیک رفته بودم تماس گرفتم گفت همسرش اومده یه کاری داره تو خونه ، شما هم که خبر دارید ماجرای زندگی خواهری رو ، منم گفتم نه یه موقع دیگه میام . کلاً برنامم بهم خورد 

از دیشب پای حریم سلطان احساس سرماخوردگی و گلودرد داشتم تا صبح هی بد و بدتر شدم  

بنابراین الان حوصله سورپرایز کردن تنها خواهری رو هم ندارم.........

خودم تو آژانس نشستم هر کی میاد میگه سفر کربلا ،میگم آخه صرفتون میگه فلان فلان شده ها ، کربلای ۵۰۰تومنی رو  یه تومن برید آخه؟؟؟ 

اون وقت از وقتی که دلار بالا و بالاتر میره من  همسری بیچاره شدیم . از ترس گرونتر شدن جاروبرقی و ماشین ظرفشویی که هیچ، پریروز همسری یه پرینتر اسکنر کانن گرفته تاپنج شنبه۴۸۰ بود ،شنبه  همسری که گرفت شده بود ۵۵۰!!!!!!!!!!!!! 

پسرخاله"ف" هم که شرکتشو بعد از 3ماه جمع کرد ، همسری تصمیم گرفت یکی از کیساشو برا دفتر بیاره و امروز هم یه مانیتور ال جی گرفته واسه کیس مذبور 360و چون دوستش بوده انقدر داده بهش،آخه رو کارتنش برچسب شرکتی قیمت 410 رو قید کرده!!!!!!!!!!!!!!!

چیکار کنیم از ترس گرونتر شدن میخریم