روزنگار تقویم زندگی ما

لحظه های ثبت شدنی.....

روزنگار تقویم زندگی ما

لحظه های ثبت شدنی.....

353 یلدا

یلدای 91 مبارک 

352 جای خالی پاییز!

کلاً تو سن 26سالگی دارم یاد میگیرم که قدر لحظه هام رو بدونم، نمیتونم ولی سعی میکنم
پاییز گذشت و داره سال 91 به فصل آخرش میرسه که اونم مثل برق و باد میگذره.
تا آخرامسال دوران سختی رو پیش رو دارم که اگه باموفقیت بگذره 80% خیالم راحت میشه ازبابت دفتروشاید،شایدبرای بچه دارشدن تصمیم بگیریم

زمستون خوب و قشنگی رو آرزو دارم برای هممون..........

351 یلدای پیش رو (2)

دیشب در حین پختن کیک یک تخم مرغی بودم که پدرشوهرمهربون زنگ زد و خبر از دعوت کردن جمیع خانواده توسط عمه همسری واسه شام شب یلدا رو داد ،که باورم نمیشد آخه از 5،4تا عمه و عموی همسری تا الان کسی ما رو واسه شام و ناهار دعوت نکرده تو این 5سال زندگی مشترک!

خلاصه در پوست خود نمیگنجیم فقط یه مسئله میمونه ، اونم اینه که این عمه خانوم تازه صاحب یه نوه شدن و ما باید بهش کادو بدیم و تو این قسمتش موندیم که چی بدیم!!!!!!!!!!!!!! 


**ناگفته نماند کیک مذکور خیلی خوشمزه شد البته من بهش گردو هم اضافه کردم.

350یلدای پیش رو

تو راه برگشت از تهران از جاده ساوه اومدیم و انار خریدیم  چه انارایی وای خیلی گنده و قرمز هستن ، یکیشون رو خوردیم بقیشم مونده واسه شب یلدا

دوست داشتم خونه مامان جمعه شیم که خانم گفتن ما قراره بریم خونه مادربزرگ ، احتمال 90درصد خونه خودمون هستیم و یلدا رو میگذرونیم

 ولی 100درصد به خواهری اینا میگیم بیان پیشمون ، خدا کنه بیان....

دوست دارم یه کیک یا شیرینی جدید بپزم واسه اون شب