از یکشنبه است تنهام ، داستان شکایت رو پلاک هر دو ماشین ، همین این یکی ماشین هم قبلیه ، باعث شد نتونم ببرمش بیرون
فقط دوتا عصر بردمش
برادر شوهری تو دفتر عصای دستمه ، خیلی پسر آرومیه . خدا روشکر این یه هفته که همسر نیست اون هست . آخه برادری با دوستش کارواش زدن و کلن از صبح تا شب سر کاره و فقط برا ناهار خوردن شاید بیاد خونه و بمیرم شبا پای تی وی خوابه
نبود همسر برام سخت بود ولی جدیدا از اون ور دنیا هم همش با هم بحث و جدل داشتیم
مدتیه این مدلی شدیم . من همون آدم بدی هستم که بودم ولی همسر خیلی عوض شده ، گیر و بی تحمل و بی اعصاب . شاید از پارسال بعد از مادرش اینجور شده نمیدونم به هر حال تغییر کرده بدجور
سلام
وبلاگ قشنگی داری
دوست داری تبادل لینک کنیم؟
اگه پاسخت مثبت بود منو به نام اصلاح نباتات لینک کن و در قسمت نظرات وبلاگ بنویس که منم شما رو لینک کنم