باز رفتم تهران دوشنبه 27مرداد با قطار شش تخته مزخرف ساعت 4 که صبح زود اونجاباشم ، رسیدم اول تو ساختمون ایران.ایر کلاس بود تا 2 بعد ناهار بعد هم امتحان که خوب خیلی سخت بود ، این دفعه استثناان چشمم از نتیجه آب نمیخوره و چقدر ناراحتم که خیالم راحت نیست . قرار تا قبل نیمه شهریور رامون ایمیل کن ایشالا
بازم نیاز به انرزی مثبت دارم شدید
6عصر همون روز هم بلیت قطار برگشت داشتم این دفعه هم 6 تخته ولی خیلی تمیزتر ،ساعت 4 با دربست و مترو و اتوبوس خودمو به راه آهن رسوندم . اذیت شدم
کارم شده آزمون دادن ، کلاس رفتم تو این شهر و اون شهر!!!!!!!
خبر بارداری دوم جاری بعد از دختر سالش منو بهم ریخت . آخه همش انتظار داشتم نوه دوم خانواده ماله ما باشه
همسر داره با پدر یک هفته مسافرت میره و چقدر سخت میگذره تنهایی