سلام
الان شبکه pmc رو گرفتم دارم آهنگ گوش میدم
همسری هم رفته بیرون زنگ زدم بهش گفتم آینه و شمعدونه رو که دیشب دیدیم رو بگیر از سر راهت
دیشب مامان اینا عیدی برام اوردن آجیل و تخمه شیرینی .......و از همه مهمتر سکه
تقریبا ساعت یه ربع به 12 بود که رسیدن خسته از بازار رفتن و خرید کردن
بابا که همش خمیازه میکشید
خلاصه یه ربعی نشستن و رفتن
حیفم اومد این لحظات قشنگ رو ثبت نکنم
از ته دل آرزو میکنم سال جدید (89) سال پربرکتی برای من و همسری
مامان و بابام و داداشم
مامان و بابای همسری
خواهری و شوهرش
خانواده همسری تک تکشون
و همه دوستا و همسایه هامون
وبه خصوص:
همه همه دوستای خوب وبلاگیم که با اسم تو لینکدونیم هستن
سلام
امروز تصمیم گرفتم مثل همه دوستای وبلاگی در مورد سال ۸۸ بنویسم
چون چند ساعت از عمرشون بیشتر باقی نمونده
سال خوبی بود
فروردینش عروسی من و همسری جونم بود
سفرهای مکرر کاری همسری
جا به جایی های مکرر در اداره
حقوق ناچیزم
خردادش مسایل دور از انتظار مملکتی
اواخر مرداد سفر قشنگمون به مشهد و کلی هم گشتیم و خوش گذرندیم
شهریور گرفتن فیلم و عکس های عروسیمون از آتلیه ،که خیلی هم دوست داشتنیند
نتیجه امتحان و زندگی خواهری که باعث ناراختیم شد
خبر بازنشستگی بابام
روزهای خوب و بد زیادی بود و در کل من تو خونه و پیش همسرم به آرامش رسیدم
خدا رو برای همه داده هاش و نداده هاش شکر میکنم
و همش امیدوارم سال آینده از امسال بهتر باشه و
و پر برکت تر
و پر از سلامتی برای خانواده هامون
و به همه آرزوهامون برسیم
انشالله
همسرمهربونم دوست دارم
ایرانیای عزیز چهارشنبه سوریتون مبارک
امشب، ایرانیان به رسم قدیم، آتش برمی افروزند و از روی آتش میپرند. همه از هر سن و گروهی
در کوچه ها یا اطراف شهرهاو خواندند: «زردی من از تو، سرخی تو از من». سرخی و نشاط و
گرما را از آتش میگیرند و زردی و رخوت و سستی خود را به آتش میدهند تا سال جدید را با
نشاط و شادابی شروع کنند.