هفت سین 91:
مامان یه نهنگ سفالی خریده بود و برامون ماش سبزکرده بود و مادربزرگ هم برامون گندم . ولی شب سال تحویل رفتیم که بیاریمشوم همه رفته بودن فرودگاه دنبال دایی و ما سفرمون بدون سبزه مون :)
از دیروز کسالت دارم . امروز دیبگه اصلا نتونستم برم دفتر
فرصتی شد چندتا از اون خیل عکسای عید بزارم
یکی از چندجایی که روز 13 بدر رفتیم:
ناهار روز هشتم فروردین :
آخرین ناهار 90 توی اوج تمیزکاری بیست و نهم که نون نداشتیم و چند روز پشت سر هم برنج خوردیم:
اولین ناهر 91:
غنایم زعفرونی که تو خونه تکونی یافتمشون :
نوش جونتون
سلام خانم خانما خوبی؟ سال نو رو من تبریک نگفتم که ..
چقدر زعفرون دختر ابنارو کجا قایم کرده بودی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام عزیزم
سال نو مبارک
به نیت خوب بگیر سبزه نبودن سر هفت سین ات
وای خدا ناهار روز هشتم عالیه
چه قدر زعفرون
من هم می خوااااااام عزیزم
سفره هفت سین جمع و جور قشنگی داشتی..
این همه زعفرون داشتی و خبر نداشتی؟؟
منو دعوت کن یه خورده خونت بمونم شاید چیزای بهتری هم پیدا کردم که تو ندونی جاشو :))
عکسات که باز نشد خانومی
عکسات خیلی قشنگن
سفره هفت سینت هم خوشگل بود خانومی
سال خوبی رو براتون آرزومندم .
شاد باشید وسلامت