روزنگار تقویم زندگی ما

لحظه های ثبت شدنی.....

روزنگار تقویم زندگی ما

لحظه های ثبت شدنی.....

۱۲۰ پیشنهاد بازی

امروز ناهار چی درست کنم؟هان یادم امد 

خوب بیکارم دیگه 

دیشب قسمت پنجم دسپرت رو دانلود کردم میخوام الان ببینم  

 

بچه ها یه مدته میخوام یه بازی راه بندازم  

نمیدونم کدوماتون همکاری میکنین و البته استقبال

من تو این مدت خیلی چیزا از دوستای وبلاگیم یاد گرفتم و خیلی ایده ها گرفتم

حالا یه چیزی: کی حاضره تو پست خصوصی و رمزدار عکس خونشو   یا یا یا    چیزای جالب و ابتکاراتشو بذاره که بقیه ببینن و ایده بگیرن ؟ 

مطمئنم که خونه همتون خیلی خیلی خوشکله و خیلی خیلی از خونه ما بهتره 

 

نیاین بگین من تو پستای قبلیم عکس خونمونو گذاشتم ،آخه بعد از مدتی خیلی از وبلاگا عکساشون داغون میشه و دیگه قابل دیدن نیست   

 

۱۱۹ امروز من

همسری همش دیشب نزدیکای یک بود ،میگه :زود بخوابیم چون فردا تو ساعت ۷:۳۰ پانمیشی 

میگم چرا پامیشم 

حدود ۲ وایناست که میخوابیم ،صبح سرساعت بیدار میشم ،میریم آزمایش خون میدیم .آخه من و همسری یه ذره کمبود آهن داشتیم ولی چندماهی میشه که مرتب قرص آهن میخوریم(یعنی همسری دوبار تو روز یاد آوری میکرد و با آب میداد دستم ولی من بی خیال  )،آزمایش میدیم ببینیم اون یه ذره اصلاح شه یا نه؟  

میگن جوابش شنبه حاضر میشه 

باهمسری میرم دفتر آخه دیر شده و  نمیتونه من رو برسونه خونه 

همش کسلم و خوابم میاد و سردمه. همسری میگه پاشو با هم بریم خرید  

خلاصه میبرتم خوردنی میخریم و میریم چندتا پرده سرا برا پرده ی راهرو (از ریش ریشی ها که اول راهرو ها نصب میکنن،اسمشون چی بود؟) قصد خرید ندارم ولی همسری اصرار که بخر خوشکلن 

ولی نمیخریم و ............ 

 

غرض از این پست هم این بود که بگم همسری ممنونم که به فکرمی! 

ظهر زندایی زنگ زد گفت شب خونه اید یه سر بیایم پیشتون؟خلاصه امشب منتظرشونیم البته به مامان اینا هم گفتم که اونا هم بیان .شلوغ تر باشه بهتره 

تاحالا براشون از رو مطبخ رویا دسر کاسترد کاکائویی درست کردم

 

 

۱۱۸ خواستم بگم .....

نمیدوم چرا این صفحه رو باز کردم تا بنویسم 

شاید خواستم بگم چند روزه به همسری گفته بودم بریم از اطراف شهر ،نی بچینیم برا گلدون تو پذیرایی و امروز رفتیم  عکسشون

 

شاید خواستم بگم نی ها رو آوردیم خونه و بعدش رفتیم لوازم قنادی و خرید کردیم عکسشون

 

شاید خواستم بگم بعد ازاون جا رفتیم ونه مامان اینا و چون شام سالاد مکزیکی داشتن و همسری خیلی دوست داره ،شام موندیم 

 

شایدخواستم اینجا ازهمسری تشکر کنم که انقدر با حوصله و دقت و دلسوزی، به برادری پاسکال درس میداد ،در حدی که من عمراٌ بتونم انقدر انرژی بذارم واسه برادر خودم! 

 

شاید خواستم بگم همون جا بودیم که همسایه زنگ زد به همسری گفت بیا خونمون با بقیه همسایه منتظرتیم و ۱۰:۳۰ برگشتیم تا همسری بره دوره دوستانش 

 

شاید خواستم بگم که من به همسری گل گاوزبون و نبات دادم برد خونه همسایه  

شاید خواستم بگم همسری عاشقتم 

 

***شاید هم اومدم بگم که دو قسمت اول فصل هفتم desprate housewives (زنان سرسخت) رو دانلود کردمو دیدم  

اینم لینک دانلودش: 

http://www.mediafire.com/?sharekey=3g5hqsm1qqyzj#7,1

(۲) ۱۱۷ پی نوشت های پست قبل

پی نوشت  

۱- دوستای عزیز طرز تهیه خامه فرم گرفته رو از اینجا پیدا کردم  

که درست کردنش خیلی خیلی راحته 

http://cheftayebeh.blogspot.com/2010/07/30.html 

 

۲-طرز تهیه نون خامه ای هم از اینجا که خیلی خوب توضیح دادن : 

http://tarlancafe.persianblog.ir/post/37 

 

۳-پرسیده بودین این سریال "گمشده در دنیای جین آستن " پنج شنبه ها از شبکه "من و تو 1" فکر کنم ساعت 10 یا 9:30 پخش میشه