توگیر و دار قهر و آشتیه من و همسری سر جریانای بیخودکی ، به شدت دچار گلودرد شدم که سرماخوردگی هم پشت بندش بود ، سیزدهم که بارونی بود با وجود برنامه ریزی و درست کردن غذا نشد بریم بیرن و همین موندن خونه کار دستمون داد واسه بحث و جدل !!!!!!
فرداش هم به شدت میض بودم ، دیروز خواهری بهم آمپول بهتر شدم و رفتیم بیرون ، با دایی و خاله و بعد هم خاله ز بمون ملحق شدن ، کلی گل یا پوچ بازی کردیم گروه خانوما 7نر ، آقایون 9 نفر بودن ....خوش گذشت
از امروز هم دوباره کار و کار و کار تا بینهایت .....
ای بابا ایشالا زودتر خوب بشی عزیزم
عزیزم مرسی
الان خوبی گلم؟
همیشه به خوشی و و بازی:)
قهر هم نمک زندگیه ..همیشه که نباید صلح باشه:)
نه مژی کلن صدام قطع شده
مژی باید همیشه صلح باشه ، باور کن.....
سارا جونم اون برش ها رو خودم یه چوب درخت بردم دادم نجاری برام برش زد
البته اون مدلی که مد نظرم بود نشد چون چوبم باریک بود
عالی بود