۱۶۶ خونه داری؟

هی گفتم همسری بیاد . هی گفتم وای تنهام . هی گفتم قاط زدم،ولی حالا که امده من خونه میمونم اون دوشیفت سرکاره و درست و حسابی نمیبینمش ، باید برای  زندگی این روزا یه برنامه درست و حسابی بریزم.

طفلی صبح ها که میخواد بره محل کارش، انقدر آروم و با احتیاط کارهاشو انجام میده که یه موقه من بیدار نشم وقتی هم بیدار میشم من تنیلم میگم صبحونه خوردی؟(پا که نمیشم براش بذارم) ،اونم میگه : بخواب عزیزم .

امروز صبح وقتی رفت ، تو خواب و بیداری خیلی دلم براش سوخت ، گفتم چه گناهی کرده که همه زندگیش به کار میگذره . ناراحتش شدم چون فکر میکنم برا من و زندگیمونه که انقدر خودشو به زحمت میندازه . دوستش دارم و راه جبران ندارم  

اون دوستایی که بچه ندارن و خونه دار هستن ،چرا نمیخواید بچه دار شین؟ آخه من یه روز که خونه میمونم احساس بطالت بهم دست میده .شاید شما مثل من نباشید و لی دِ آخه چقدر فیلم ؟چقدر تی وی؟چقدر اینترنت؟ غذا و سرو سامون دادن خونه هم یک ساعت ! بقیش چی؟

دیروز مامان زنگ زد و گفت برا ناهار میخوام باقالی پلو و ماهی درست کنم میاید ؟ ما هم که با سر تشریف بردیم و بس که خوشمزه بود ،شام هم موندیم و تا خرخره خودمونو مهمون کردیم :))))

این سریال چهارچرخ رو دنبال میکینید؟ وای دوستش دارم . من که قسمت نشد امسال هیچ کدوم از سریالای نوروز رو ببینم ولی اینو  دیگه میخوام ببینم .  

الان صدای آقای همسایه پایینی رو شنیدم یادم افتاد امروز پنج شنبه هستش که ایشون خونه هستن /آخ جووووووووووووون فردا جمعه تعطیله!ی یادم نبود