از اواخر ماه رمضون همون شب که همسری سنگ کلیشو دفع کرد ،مادرشوهری حالش بد شد و توccu بستری شد ،بهتر شد بعد از چند روز ،آوردیم خونه دوباره بی حالی و بیمارستان دوباره خونه .... دردسرتون ندم دوباره 115 و بیمارستان دوباره بهتر شدن و خونه ،آخرشم جمعه توخونه تموم کردند و بردیم بیمارستان و شوک برگشتن و ......تموم کردن و تموم کردن !
از تسلیت هاتون ممنونم
تابستون 92 هم تموم شد . پاییز برگریز سلام
سلام بانو خدابهتون صبر بده.روحشون شاد
ممنونم غم نبینید انشالا
سلام عزیزم
خدا رحمتشون کنه و به همتون صبر بده خیلی سخته
متشکرم رها جون
خدا بیامرزتشون!و آرامش و صبر برای عزیزانشون بده!
مواظب خودت باش سارایی
ممنونم دوست جونم
تسلیت میگم عزیزم.ایشالا غم آخرتون باشه .خدا بهتون صبر بده
متشکرم
پاییزت قشنگ و طلایی
مرسی
بازم خوبه که مادرشوهرت ادم خوبی بوده که از فوتش اینطور غمگین شدی. وای به حال اونهایی که فقط بدی میکنن و نفرت رو توی دلها پر میکنن. اونها بعد از رفتنشون چه حسی به ادم میدن
آره خیلی خوب بود
عزیزم خدا بهتون صبر بده
مرسی خانمی
آخی .از صمیم قلبم براتون آروزی صبر می کنم و آرامش روح مادر شوهرت .
می فهمم که چه روزهای پر تنشی رو دارین میگذرونین .فقط خود خدا یاریتون کنه
ممنونم عزیزدلم
اخی عزیزم غم اخرت باشه خیلی متاسف شدم
هوای همسری رو این ایام زیاد داشته باش
چشم عزیزدلم
مرسی خانمی
تسلیت مبگم گلم
روحش شاد
مرسی مژی گلم مرسی خانمی
سلام سارای عزیزم . خدا رحمتشون کنه و بقای عمر با عزت برای بازمانده هاش باشه . دلم برات تنگ شده بود ناناسی
سلام فهیم گلی
قربونت برم من
خدا رحمتشون کنه/ ولی من فکر می کنم اگر روزی مادرشوهر منم فوت کنه همینقدر غمگین میشم ....
نکنه شما عروس خوبی بودی !!!
نه مهرگان بخدا خودش زن خیلی خوبی بودی، اون خودش خوب بود که من دوستش داشتم